اثرات حاصل از چگونگی بشارت و انذار

بشارت و انذار دو عنصر هستند برای تربیت که مربی می بایست در زمان مناسب از آنها بهره بگیرد. و مربی باید بداند در هر موقعیت از کدام یک از دو عنصر باید استفاده ببرد. چرا که استفاده از این دو عنصر در دو موقعیت مختلف ممکن است باهم فرق کند. مربی هم باید بداند در چه موقعیتی قرار گرفته است، اولا و دوما باید بداند که از کدام عنصر در این موقعیت باید بهره ببرد. و در نهایت باید بداند در این موقعیت از این عنصر مناسب چگونه برای تربیت استفاده نماید.

تنبیه مضاعف

زمانی که قصد ایجاد ترس در کودک را داریم اگر برای یک کار ناشایست دو بار از تنبیه استفاده شود، باید منتظر عوارض سوئی باشیم. چرا که کودک مقداری از تنبیه را نتیجه عمل خود نمی داند. لذا ممکن است اصلا نتیجه مطلوب یعنی تنبه و ایجاد ترس ایجاد نشود، و یا اگر ایجاد شود به طور مناسب این مطلوب محقق نشود،‌و باعث این مطلب میشود که به علاوه ی آن امری که مقصود ماست اموری دیگر هم به وجود آید که مقصود ما نیستند.

عمل به وعده ها

وقتی برای تربیت فردی امید و اشتیاقی ایجاد میکنیم و به طور مثال به او وعده ای میدهیم، باید به وعده عمل شود. اگر به وعده ها عمل نشود برای دفعات بعد کمتر به وعده های ما اعتماد می کند و از طرفی فکر می کند که هدف سوء استفاده از او بوده است و یاد می گیرد که از این پس برای رسیدن به مقاصد خود از هر وسیله ای استفاده کندو اگر لازم شد دروغ هم بگوید. به عکس این قضیه عمل کردن به وعده ها علاوه بر این که موجب محقق شدن منظور مربی می گردد باعث می شود در فرد صدق و راستی هم ریشه کند.

تنبیه بدنی

یکی از انذار های مادی انذار از تنبیه بدنی است. به سبب اهمیت فراوان و تاثیرات زیاد آن در تربیت از یک سو و استفاده زیاد مربیان برای تربیت از یک سوی دیگر این قسمت را به طور جداگانه ای بحث می کنیم.

برخى والدین تنها راه تربیت فرزندانشان را تنبیه بدنى مى دانند؛ اما باید در نظر داشت که به جاى تنبیه و اعمال خشونت فیزیکى راه هاى بهترى هم مى توان پیدا کرد. تنبیه بدنى عوارض متعددى در رفتار و روحیه کودک دارد. کارشناسان معتقدند کودکانى که تنبیه بدنى مى شوند بیشتر از سایر کودکان مضطرب و پرخاشگر هستند. آنان مى گویند براى تربیت کودکان نباید از تنبیه بدنى استفاده کرد زیرا موجب اختلالات رفتارى کودکان مى شود. کارشناسان اثرات تنبیه بدنى را بسیار تأثیرگذار در روح و شخصیت کودک مى دانند. والدین باید در نظر داشته باشند در حالى که بسیار خشمگین هستند نباید کودک را تنبیه کنند. زیرا در هنگام عصبانیت قدرت تصمیم گیرى مناسبى ندارند. تنبیه بدنى کم اثرترین و بدترین نوع تنبیه است. تنبیه بدنى مسئولیت را از دوش کودک برمى دارد.

همشهری آنلاین در این رابطه چنین می نویسد:«همچنین روانشناسان معتقدندکه تنبیه بدنی, کودکان را مستعد ابتلا به‌بیماریهای روحی و روانی می‌کند در این زمینه دکتر فریبا عربگل روانپزشک کودک، چنین می گوید: تنبیه بدنی پرخاشگری در پسران و استرس و اضطراب را در دختران افزایش می‌دهد. بیشتر والدین تنها روش اصلا‌ح رفتارهای نامناسب فرزندان را تنبیه بدنی ذکر می کنند دکتر عربگل با بیان اینکه تنبیه فقط کتک زدن ، تحقیر و توهین کردن نیست , معتقد است: برای از بین بردن رفتارهای منفی و جایگزین کردن رفتارهای اجتماعی, تنبیه بدنی تنها راه نیست، کتک زدن کودک در واقع تخلیه خشم و عصبانیت والدین است, نه آموزش رفتارهای مناسب به کودک.

"تنبیه بدنی یکی از انواع تنبیه است که در تغییر رفتار کودک اثر کمتری دارد. زیرا کودک به ندرت کتک خوردن را با عملی که به خاطر آن تنبیه شده است مرتبط می کند، زیرا خشم والدین عامل چشمگیرترو قابل طرحی برای تنبیه است تا خود عمل. کودک اغلب شلاق را با درد تداعی می کند تا عمل خطا را با درد"».

اثرات بشارت (امیدوار کردن )بدون انذار(ترساندن)

اثرات بشارت (امیدوار کردن )بدون انذار(ترساندن) بشارت هم اگر بدون انذار استفاده شود می تواند باعث، غرور بی جا، خودبزرگ بینی، شرطی شدن، بی اراده شدن، سلب اختیار، وابستگی و ... شود. همین طور که ترساندن بدون امید دادن کم کم موجب می شود انسان از حرکت بایستد، امید دادن هم اگر بدون انذار و ترساندن صورت گیرد کم کم باعث می شود که انسان حرکت نکند. این بی حرکتی ممکن است به خاطر غرور به وجود آید، یا ساده انگاری مشکلات در حالی که حقیقت چیز دیگری است و ... . وقتی کسی برای انجام کاری امید داده می شود به طوری که این امید او از حقیقت ماجرا فراتر رفته و طوری می شود که مشکلات و موانع کوچکتر از حد واقعی به نظرش آیند، زمانی که به مشکلات برخورد می کند، و می بیند که آن طور نبود که فکر می کرد، کم کم همان انگیزه را از دست می دهد. بعد از آن هم دیگر امیدوار کردن او کاری دشوارتر خواهد بود.

اثر انذار(ترساندن) بدون بشارت(ایجاد انگیزه)

bild05_413_275_90از آثار انذار و ترساندن بدون بشارت و ایجاد انگیزه، ناامیدی و افسردگی، اضطراب، ایجاد گستاخی و مهارت در جرم، زورگویی، دروغگویی، احساس ضعف، از دست دادن اعتماد به نفس و... است. بی انگیزگی باعث می شود که سرعت عمل رو به کاهش گذارد و کم کم یا متوقف شود و یا این که اگر حرکتی وجود داشته باشد، هدف خاصی را دنبال نمی کند لذا این حرکت یک حرکت ضعیف می شود که با کوچکترین مانعی متوقف می شود.

این بی انگیزگی اگر در امور آموزشی باشد باعث می شود که انسان اگر تلاشی انجام دهد تنها نسبت به آن امری که از آن انذار شده است تلاش کند. مثلا اگر از نتیجه امتحان او را بیم دهند تنها به نتیجه امتحان فکر می کند. و سعی او از اصل یاد گرفتن کم کم منصرف می شود. در نتیجه اصل آموزش به شدت ضربه خواهد خورد. بلکه به صورت بسیار ضعیفی پیگیری میشود.

اگر برای تربیت فرزندان در محیط خانواده تنها و تنها از همین عنصر استفاده شود، کم کم باعث می شود تا صمیمیت از خانواده رخت بربندد. خانواده به یک مجموعه ضعیف و بی ارتباط با هم تبدیل شود. توقع افراد نسبت به یکدیگر افزونتر شود.