آثار صله رحم

دیدار با خویشاوندان

خویشاوندان، ارتباط خونی با هم دارند و در حقیقت شاخ و برگ های یک درختند. هر درختی برای حفظ حیات خود به هم کاری همه اجزا با یکدیگر نیاز دارد. حفظ رابطه خویشاوندی نیز با همکاری و همیاری بستگان امکان پذیر است. سنت حسنه صله رحم، از نیکوترین برنامه های دین مبین اسلام است و موجب پایایی درخت خویشاوندی می شود. در آیه ها و روایت های بسیاری هم بر آن تأکید شده است، از جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

وصیت می کنم حاضران امت خود را و غایبان ایشان را و کسانی را که در صلب پدران و رحم مادران هستند که تا روز قیامت صله رحم به جا بیاورند، اگرچه بین آنها به اندازه راه یک ساله باشد.

منظور از صله رحم، فقط دیدار اقوام نیست، بلکه مفهوم گسترده تری را در بردارد. مهم ترین شان این است که در حد توان و امکان، به یاری رساندن و رفع نیاز بستگان خود بپردازد اگرچه برخی از آنها عقیده و مشرب فکری یکسانی با ما نداشته باشند و نکته مهم این است که این رابطه و پیوند همواره حفظ شود.

پیام متن:

تأکید اسلام به صله رحم و دیدار بستگان.

مصداق هایی از قطع رحم و صله رحم

بریدن از خویشان که از آن به قطع رحم تعبیر شده است، تنها به معنای قطع رفت وآمد نیست؛ همان گونه که صله رحم، فقط در دیدار یکدیگر خلاصه نمی شود. از جمله مصداق های قطع رحم، این است که بستگان خود را به گفتار یا کردار بیازاری و با او رفتار ناشایست کنی یا او نیازمند به چیزی مثل: لباس، مسکن و خوراک و... باشد که تو قدرت رفع نیاز او را داشته باشی، ولی هیچ اقدام نکنی یا حقی از او سلب شده باشد و برای تو احقاق آن حق فراهم باشد، ولی بی توجه باشی یا به سبب کینه و حسد، از او دوری کنی و هنگام بیماری او به عیادتش نروی و هنگامی که از سفر باز می گردد، به دیدنش نروی.

در مقابل، یاری کردن به مال و کمک کردن با زبان و دست و پا و پرهیز از رنجش و آزار خویشان و مواردی این گونه، از مصداق های صله رحم هستند. البته خودداری از آزار و اذیت خویشاوندان، بهترین نوع صله رحم معرفی شده است. در روایتی، امام صادق علیه السلام فرمود: «صله رحم کن، اگرچه به شربت آبی باشد و بهترین صله رحم، خودداری از آزار خویشان است».

پیام متن:

صله رحم، تنها به رفت وآمد و دیدار نیست، همان گونه که قطع رحم، به ترک آمدوشد نیست.

صله رحم، حتی با آنها که از لحاظ عقیده و رفتار، مخالف انسان هستند

سنت الهی صله رحم، وظیفه ای اخلاقی است که نه تنها با بستگان پاک و پرهیزکار، بلکه حتی با آنان نیز که اهل گناهند، واجب است. چه بسا به برکت رفت وآمدهای بستگان صالح، دیگران نیز راه صلاح پیش گیرند و تأثیر بپذیرند. گاهی ترک بازدیدهای خانوادگی سبب می شود که بستگان ناصالح، بر کجی هایشان افزوده شود، در حالی که حفظ رابطه خویشاوندی، مدد خوبی برای بازداشتن آنها از انحراف بیشتر خواهد بود. در این صورت، تکلیف ما همچنان حفظ برقراری پیوسته ارتباط و پیوند فامیلی است.

فردی شیعه از امام صادق علیه السلام می پرسد: برخی خویشاوندانم خط و تفکر دیگری دارند، غیر از فکر و عقیده من، آیا آنان بر من حقی دارند؟ حضرت فرمود: آری، حق قرابت و خویشاوندی را چیزی قطع نمی کند. اگر با تو هم فکر و هم عقیده باشند، دو حق بر گردن تو دارند: یکی حق خویشاوندی؛ دوم حق اسلام و مسلمانی. همچنین نقل است: فردی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: خویشاوندی دارم که با آنها پیوند می کنم و رابطه دارم، اما آنان آزارم می دهند، [از این رو] تصمیم گرفته ام آنان را ترک کنم. حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: آن گاه، خدا هم تو را ترک می کند!... گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به کسی که محرومت کرده، عطا کن؛ با کسی که از تو بریده، رابطه برقرار کن کسی که بر تو ستم روا داشته، از او درگذرد. هر گاه چنین کردی، خداوند پشتیبان تو خواهد بود.

از حضرت علی علیه السلام نیز روایت می کنند: «با خویشاوندان پیوند و رفت وآمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع رابطه کرده باشند».

پیام متن:

صله رحم، حتی با آنان که در ایمان، اخلاق و غیره مخالف انسان هستند نیز برای انسان سودمند است.

فایده ها و آثار صله رحم

1. صله رحم و طولانی شدن عمر

بسیاری از آموزه های دینی، افزون بر نفع اخروی، منفعت دنیوی نیز برای ما به همراه دارد و به زندگی مادی ما هم سر و سامان می بخشد که صله رحم، یکی از آنهاست. در روایتی از نبی اکرم صلی الله علیه و آله درباره افزایش عمر، یکی از آثار دنیوی صله رحم، چنین آمده است:

نمی دانم چیزی را که عمر را زیاد کند، مگر صله رحم. حتی این گونه هم می شود که از عمر کسی سه سال باقی مانده باشد و صله رحم به جا آورد، خداوند عمر او را سی سال زیاد کند و سی و سه سال عمر بگرداند و می شود که از عمر کسی سی و سه سال باقی مانده باشد و قطع صله رحم کند، خداوند سی سال عمر او را کم کند و سه سال بگرداند.

روزی امام صادق علیه السلام به شخصی به نام میّسر فرمود: ای میّسر عمر تو زیاد شده است، چه عملی انجام می دهی؟ عرض کرد: من در بازار برای کسی کار می کردم و پنج درهم مزد می گرفتم و به خاله ام می دادم. آن گاه امام فرمود: به خدا سوگند، دو بار مرگت نزدیک شد، ولی به خاطر این صله رحم و دل جویی از خاله ات، به تأخیر افتاد.

پیام متن:

مدد جستن از صله رحم، برای افزایش عمر.

صله رحم، افزایش روزی و فقرزدایی

از جمله سودهای دنیوی صله رحم، رونق در ثروت و روزی است. چنان که امام سجاد علیه السلام در حدیثی، از رسول گرامی صلی الله علیه و آله نقل می کند: «هر کس خوش دارد خدا عمر او را دراز کند و روزی اش را توسعه دهد، باید صله رحم کند».

بعضی افراد صله رحم را ترک می کنند تا فرصت بیشتری برای کارکردن داشته باشند و از این راه، درآمد خود را حفظ و بیشتر کنند. این افراد اگر در مفهوم روایت های امامان بیشتر دقت کنند، پی می برند به اینکه نه تنها با قطع رحم روزی خود را گسترش نمی دهند، بلکه خود را از توفیقی بزرگ در این زمینه محروم می سازند. آنهایی که در فقر و پریشانی به سر می برند، برای رهایی خویش از وضع موجود، به صله رحم روی می آورند، چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: «صله رحم، عمر را زیاد می کند و فقر و پریشانی را از بین می برد.» پس، صله رحم کنید تا فقر از میان برود و روزی ها افزون تر شود.

پیام متن:

فقر و پریشانی، با صله رحم از بین می رود.

صله رحم و محبوبیت نزد خویشاوندان

وقتی یکی از افراد فامیل، در بحران و مشکلات زندگی اش غوطه می خورد، اگر یکی از خویشاوندانش که اهل نیکوکاری است، با آنها صله ارحام کند و نگرانی آنها را نگرانی خود بداند، در این صورت خانواده ای که در رنج و سختی به سر می برد، او را فرشته ای آسمانی می پندارد که برای حل مشکل و رهایی اش فرود آمده است، گرچه از او، تنها هم دردی و همدلی ببیند. از امام علی علیه السلام نقل است: «صلةُ الرحم تُوجبُ المَحَبَّةَ؛ پیوند با خویشاوندان، محبت می آورد».

بی شک، صله رحم به معنای حفظ حرمت و موقعیت و توجه به طرف مقابل است و هر قلبی که ازدیگران، توجه و دلجویی بیند به آن ها علاقه مند می شود؟

امام علی علیه السلام می فرماید: «صله رحم... انسان را در میان خانواده و بستگانش محبوب می سازد.» این محبوبیت نشانه های بسیاری دارد، از جمله اینکه: وقتی مشکلات و گرفتاری ها به انسان هجوم می آورند، خویشان اردتمند خود را بازوان مقاومی می بیند که حاضر نیستند کوچک ترین گزندی به او وارد شود و هرگاه دشمنان آدمی، سد دفاعی بستگان فرد را در مقابل خویش ببینند، خود را خوار و ذلیل می پندارند و ناامید می شوند. امام علی علیه السلام در سخنی زیبا فرموده است: «صله رحم، محبوبیت به بار می آورد و موجب خواری و ذلت دشمن می گردد.» روشن است که قطع این رابطه، سردی و کدورت و جدایی دل ها را در پی دارد. پس، چه خوب است که محبت و دوستی را به سردی و کدورت نسپاریم و با صله رحم محبت را برای همدیگر به ارمغان بیاوریم.

پیام متن:

صله رحم، موجب ایجاد و افزایش محبت آدمی در قلب دیگران می شود.

صله رحم و افزایش آگاهی ها و تجربه ها به واسطه تبادل افکار

بی گمان، هیچ انسانی بی نیاز از آگاهی و تجربه بیشتر نیست، بلکه همواره باید بکوشد تا به دانش و تجربه های خود بیفزاید تا حرکت در مسیر پیشرفت های مادی و معنوی، برای او آسان تر باشد. از جمله کارهایی که نقش بسزایی در افزایش دانسته های آدمی دارد، صله رحم است. زیرا دیدار بستگان، فرصت خوبی برای گفت وگو و تبادل افکار است و هر دو طرف می توانند از اندوخته های همدیگر بهره مناسبی ببرند. بدیهی است که هر یک از آنان با توجه به شرایط سنی، شغلی، فرهنگی و تحصیلی خویش، اطلاعات مخصوصی دارند که شاید دیگری چیزی درباره آن نمی داند و بدین گونه، صله رحم تأثیر شگرفی بر ارتقای علمی و فکری و تجربی افراد خواهد گذاشت. افزون بر همه اینها، مطلع شدن از مشکلات یکدیگر به منظور رفع آنها، فایده دیگر صله رحم است. بنابراین، همه این برکت های صله رحم، در صورتی نصیب انسان ها می شود که همه فرصت های آزاد خود را به سرگرمی های رسانه ای و مشغول کردن فکر و ذهن خود با آنها نگذارند و زمانی را هم برای دیدار با آشنایان و خویشان در نظر بگیرد.

پیام متن:

صله رحم، فرصتی برای ارتقای اندیشه ها و تجربه ها.

صله رحم و دفع بلا و پاکیزگی اعمال

از آثار بسیار ارزشمند صله رحم، دفع بلا و پاکیزگی اعمال است. امام باقر علیه السلام می فرماید: «صله رحم، اعمال را پاکیزه و بلا را دفع می کند». و این تأثیر، شاید به دلیل ایجاد محبت میان آنها و از بین رفتن زمینه کدورت و ناراحتی است. چرا که همین کدورت ها و ناراحتی هاست که موجب بروز کینه، غیبت، تهمت و غیره می شود، در حالی که با صله رحم، محبت و دوستی جای گزین کدورت ها می شود و انسان از این گناهان پاکیزه می ماند. برخی از مصیبت ها که بر عموم مردم وارد می شود، به خاطر مکافات گناهان و اعمال آنهاست، چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید:

هیچ رگی در بدن انسان نمی پیچد و سنگی به پای انسان اصابت نمی کند و هیچ گاه پایش نمی لغزد و خراشی به بدنش نمی افتد، مگر به خاطر گناهی که انجام داده است. همچنین با کم شدن زمینه گناه، گناه هم کمتر می شود و بلاها نیز کاهش می یابد که در این باره، صله رحم نقش مؤثری ایفا می کند.

پیام متن:

تأثیر صله رحم بر دفع بلایا و پاکیزگی اعمال.

صله رحم و آبادانی شهرها

رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سخنی فرموده است: «صله رحم، شهرها را آباد می کند و عمرهای مردم را افزایش می دهد، اگرچه اهل آن بلاد از اخیار و خوبان نباشند».

صله رحم، نه تنها برای مؤمنان، بلکه حتی برای افراد ناصالح نیز سودمند است. شهری که مردمان آن با انجام صله، محبت و دوستی را برای همدیگر به ارمغان می آورند و تا جایی که برایشان امکان دارد، مشکلات خویشان را حل می کنند و به سخاوتمندی و خوش خلقی روی می آورند، شهری آباد و بانشاط خواهد شد. همان گونه که امام جعفر علیه السلام می فرماید: «صله رحم و نیکی با همسایگان، خانه ها را آباد می کند.» در واقع، این حدیث تأکید کننده همین مطلب است، چرا که صله و نیکی به همسایگان، موجب آبادی خانه ها و پس آبادی شهرها می شود. افزون بر اینکه، آبادانی خانه ها خود، مسئله بسیار حیاتی و مهمی است که روح و روان افراد را شاداب و پرانگیزه خواهد ساخت.

پیام متن:

برای آبادانی شهرها، از صله رحم نیز می توان بهره جست.

صله رحم و آسانی حساب در روز قیامت

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره نقل است: «نیکی به والدین و صله رحم، حساب را در قیامت آسان می کند.» پیامبر گرامی پس از این سخن، آیه ای از قرآن شریف را با این مضمون تلاوت فرمود:

وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ.

افراد بصیر در دین، آنانند که وصل می کنند آن را که خداوند به وصلش امر فرمود و از خداوندشان می هراسند و از سختی حساب قیامت بیم دارند.

پیام متن:

برای آسانی حساب خود در روز قیامت، از صله رحم مدد بگیریم.

صله رحم و صله خداوند

امام باقر علیه السلام می فرماید: «روز قیامت، رَحِم به عرش آویخته می شود و می گوید: خدایا هر که با من پیوست، با او بپیوند و هر که از من برید، از او ببر».

در این روایت، تشبیه امری معقول به محسوس است و با رساترین وجه، حق رحم را اثبات می کند و آویختن به عرش، کنایه از این است که رحم حق خود را در پیشگاه خداوند مطالبه می کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در کلامی دل نشین فرموده است:

«خدا فرمود که: من خداوند رحمان هستم و این رَحِم است. اسم آن را از اسم خود مشتق کرده ام؛ هر که صله آن را به جای آورد، من صله او را به جا آورم و هر که آن را قطع کند، من هم او را قطع می کنم».

پیام متن:

آن که با ارحام صله کرده است، در واقع با خداوند صله کرده است.

 

پدیدآورنده: مریم رستمی
منبع:پایگاه حوزه (حوزه نت)

اثرات حاصل از چگونگی بشارت و انذار

بشارت و انذار دو عنصر هستند برای تربیت که مربی می بایست در زمان مناسب از آنها بهره بگیرد. و مربی باید بداند در هر موقعیت از کدام یک از دو عنصر باید استفاده ببرد. چرا که استفاده از این دو عنصر در دو موقعیت مختلف ممکن است باهم فرق کند. مربی هم باید بداند در چه موقعیتی قرار گرفته است، اولا و دوما باید بداند که از کدام عنصر در این موقعیت باید بهره ببرد. و در نهایت باید بداند در این موقعیت از این عنصر مناسب چگونه برای تربیت استفاده نماید.

تنبیه مضاعف

زمانی که قصد ایجاد ترس در کودک را داریم اگر برای یک کار ناشایست دو بار از تنبیه استفاده شود، باید منتظر عوارض سوئی باشیم. چرا که کودک مقداری از تنبیه را نتیجه عمل خود نمی داند. لذا ممکن است اصلا نتیجه مطلوب یعنی تنبه و ایجاد ترس ایجاد نشود، و یا اگر ایجاد شود به طور مناسب این مطلوب محقق نشود،‌و باعث این مطلب میشود که به علاوه ی آن امری که مقصود ماست اموری دیگر هم به وجود آید که مقصود ما نیستند.

عمل به وعده ها

وقتی برای تربیت فردی امید و اشتیاقی ایجاد میکنیم و به طور مثال به او وعده ای میدهیم، باید به وعده عمل شود. اگر به وعده ها عمل نشود برای دفعات بعد کمتر به وعده های ما اعتماد می کند و از طرفی فکر می کند که هدف سوء استفاده از او بوده است و یاد می گیرد که از این پس برای رسیدن به مقاصد خود از هر وسیله ای استفاده کندو اگر لازم شد دروغ هم بگوید. به عکس این قضیه عمل کردن به وعده ها علاوه بر این که موجب محقق شدن منظور مربی می گردد باعث می شود در فرد صدق و راستی هم ریشه کند.

تنبیه بدنی

یکی از انذار های مادی انذار از تنبیه بدنی است. به سبب اهمیت فراوان و تاثیرات زیاد آن در تربیت از یک سو و استفاده زیاد مربیان برای تربیت از یک سوی دیگر این قسمت را به طور جداگانه ای بحث می کنیم.

برخى والدین تنها راه تربیت فرزندانشان را تنبیه بدنى مى دانند؛ اما باید در نظر داشت که به جاى تنبیه و اعمال خشونت فیزیکى راه هاى بهترى هم مى توان پیدا کرد. تنبیه بدنى عوارض متعددى در رفتار و روحیه کودک دارد. کارشناسان معتقدند کودکانى که تنبیه بدنى مى شوند بیشتر از سایر کودکان مضطرب و پرخاشگر هستند. آنان مى گویند براى تربیت کودکان نباید از تنبیه بدنى استفاده کرد زیرا موجب اختلالات رفتارى کودکان مى شود. کارشناسان اثرات تنبیه بدنى را بسیار تأثیرگذار در روح و شخصیت کودک مى دانند. والدین باید در نظر داشته باشند در حالى که بسیار خشمگین هستند نباید کودک را تنبیه کنند. زیرا در هنگام عصبانیت قدرت تصمیم گیرى مناسبى ندارند. تنبیه بدنى کم اثرترین و بدترین نوع تنبیه است. تنبیه بدنى مسئولیت را از دوش کودک برمى دارد.

همشهری آنلاین در این رابطه چنین می نویسد:«همچنین روانشناسان معتقدندکه تنبیه بدنی, کودکان را مستعد ابتلا به‌بیماریهای روحی و روانی می‌کند در این زمینه دکتر فریبا عربگل روانپزشک کودک، چنین می گوید: تنبیه بدنی پرخاشگری در پسران و استرس و اضطراب را در دختران افزایش می‌دهد. بیشتر والدین تنها روش اصلا‌ح رفتارهای نامناسب فرزندان را تنبیه بدنی ذکر می کنند دکتر عربگل با بیان اینکه تنبیه فقط کتک زدن ، تحقیر و توهین کردن نیست , معتقد است: برای از بین بردن رفتارهای منفی و جایگزین کردن رفتارهای اجتماعی, تنبیه بدنی تنها راه نیست، کتک زدن کودک در واقع تخلیه خشم و عصبانیت والدین است, نه آموزش رفتارهای مناسب به کودک.

"تنبیه بدنی یکی از انواع تنبیه است که در تغییر رفتار کودک اثر کمتری دارد. زیرا کودک به ندرت کتک خوردن را با عملی که به خاطر آن تنبیه شده است مرتبط می کند، زیرا خشم والدین عامل چشمگیرترو قابل طرحی برای تنبیه است تا خود عمل. کودک اغلب شلاق را با درد تداعی می کند تا عمل خطا را با درد"».

اثرات بشارت (امیدوار کردن )بدون انذار(ترساندن)

اثرات بشارت (امیدوار کردن )بدون انذار(ترساندن) بشارت هم اگر بدون انذار استفاده شود می تواند باعث، غرور بی جا، خودبزرگ بینی، شرطی شدن، بی اراده شدن، سلب اختیار، وابستگی و ... شود. همین طور که ترساندن بدون امید دادن کم کم موجب می شود انسان از حرکت بایستد، امید دادن هم اگر بدون انذار و ترساندن صورت گیرد کم کم باعث می شود که انسان حرکت نکند. این بی حرکتی ممکن است به خاطر غرور به وجود آید، یا ساده انگاری مشکلات در حالی که حقیقت چیز دیگری است و ... . وقتی کسی برای انجام کاری امید داده می شود به طوری که این امید او از حقیقت ماجرا فراتر رفته و طوری می شود که مشکلات و موانع کوچکتر از حد واقعی به نظرش آیند، زمانی که به مشکلات برخورد می کند، و می بیند که آن طور نبود که فکر می کرد، کم کم همان انگیزه را از دست می دهد. بعد از آن هم دیگر امیدوار کردن او کاری دشوارتر خواهد بود.