سوره مبارکه بقره/شریفه۳/نماز و متقین

·       یکی از نشانه ها قابلیت اقامه ی نماز

یکی از نشانه های کسانی که می توانند از هدایت کتاب بهره ببرند نماز خواندن است. چرا که نماز خواندن، و خود جوش به سمت نماز رفتن اول حکایت از ایمان در قلب مومنین دارد و سپس نشان از همت آنها در کنار ایمانشان و از دور بودن آنها از کسل بودن حکایت می کند. خداوند متعالی در مورد مومنین حقیقی می فرماید که آنها کسانی هستند که خود جوش به سمت نماز می روند الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ». این نماز که آن ها باید قابلیت اقامه آن را داشته باشند یک کار سنگین و سخت است که جز عده ای از عهده اش برنخواهند آمد. این نمازی است که خداوند متعالی خود آن را به عنوان کاری بزرگ توصیف می کند وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعین».

·       چرا به تارک الصلاه کافر گفته می شود ؟

      الروایه : عن ابی عبد الله علیه السلام قال : « وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِی لَا تُسَمِّیهِ کَافِراً وَ تَارِکُ الصَّلَاةِ قَدْ سَمَّیْتَهُ کَافِراً وَ مَا الْحُجَّةُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ لِأَنَّ الزَّانِیَ وَ مَا أَشْبَهَهُ إِنَّمَا یَفْعَلُ ذَلِکَ لِمَکَانِ الشَّهْوَةِ لِأَنَّهَا تَغْلِبُهُ وَ تَارِکُ الصَّلَاةِ لَا یَتْرُکُهَا إِلَّا اسْتِخْفَافاً بِهَا وَ ذَلِکَ لِأَنَّکَ لَا تَجِدُ الزَّانِیَ یَأْتِی الْمَرْأَةَ إِلَّا وَ هُوَ مُسْتَلِذٌّ لِإِتْیَانِهِ إِیَّاهَا قَاصِداً إِلَیْهَا وَ کُلُّ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ قَاصِداً إِلَیْهَا فَلَیْسَ یَکُونُ قَصْدُهُ لِتَرْکِهَا اللَّذَّةَ فَإِذَا نُفِیَتِ اللَّذَّةُ وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَ إِذَا وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَقَعَ الْکُفْرُ قَالَ وَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قِیلَ لَهُ مَا الْفَرْقُ بَیْنَ مَنْ نَظَرَ إِلَى امْرَأَةٍ فَزَنَى بِهَا أَوْ خَمْرٍ فَشَرِبَهَا وَ بَیْنَ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ حَتَّى لَا یَکُونَ الزَّانِی وَ شَارِبُ الْخَمْرِ مُسْتَخِفّاً کَمَا یَسْتَخِفُّ تَارِکُ الصَّلَاةِ وَ مَا الْحُجَّةُ فِی ذَلِکَ وَ مَا الْعِلَّةُ الَّتِی تَفْرُقُ بَیْنَهُمَا قَالَ الْحُجَّةُ أَنَّ کُلَّمَا أَدْخَلْتَ أَنْتَ نَفْسَکَ فِیهِ لَمْ یَدْعُکَ إِلَیْهِ دَاعٍ وَ لَمْ یَغْلِبْکَ غَالِبُ شَهْوَةٍ مِثْلَ الزِّنَى وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ أَنْتَ دَعَوْتَ نَفْسَکَ إِلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ وَ لَیْسَ ثَمَّ شَهْوَةٌ فَهُوَ الِاسْتِخْفَافُ بِعَیْنِهِ وَ هَذَا فَرْقُ مَا بَیْنَهُمَا».

·       فواید نماز

الروایه : عن ابی عبدالله قال کان ابی یقول : « مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُوَاقِعُ الْخَطِیئَةَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیِّرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ »  عن ابی عبدالله علیه السلام قال : « مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ یَعْلَمُ مَا یَقُولُ فِیهِمَا انْصَرَفَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ » وقال عزوجل : « اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»

گناه قلب سالم را بیمار می کند و از طرفی نماز با توجه به این که چه می گوییم تمام گناهانی را که بین بنده و پروردگارش وجود دارد را از بین می برد از طرفی گفته شد که انسان برای این منظور که مورد هدایت کتاب الهی قرار بگیرد نیاز دارد که قلب سالمی داشته باشد و چون نماز وسیله ای است که یکی از مهمترین موانع قلب سالم را که گناه باشد از میان برمی دارد پس در ایمان اثر بسزایی دارد و نه تنها گناه بلکه در زمانی که تکبیره الاحرام گفته می شود یک سری از موارد که برای انسان حلال است مثل خوردن طعام نگاه به مخلوقات و ... ولی گاهی ممکن است باعث به وجود آمدن یکی از بیماری ها در قلب شود مثل به وجود آمدن محبت دنیا در قلب بر انسان حرام می شود . نماز نه تنها انسان را از گناه دور می کند و محبت دنیا را از انسان خارج می کند بلکه انسان را به پروردگارش نزدیک می کند و جایگاه او را در مقابل پروردگارش به او می فهماند و گاهی اوقات خود نماز باعث معرفت وعلم می شود در کل نماز انسان را در مسیر هدایت کمک می کند و در حالی که خیر بزرگی برای انسان است ترک آن هم عذاب سخت است. و از طرفی خارج شدن از اسلام و پیوستن به کفر را به دنبال دارد . لذا در هیچ جایگاهی تا زمانی که انسان مسلمان است نماز از گردن او ساقط نمی شود اگر چه به هر مقام بلند عرفانی برسد البته سخن ائمه علیهم السلام بر این دلالت دارد که هر چه ایمان در انسان تقویت شود نماز در زندگی او نقش پررنگ تری ارائه خواهد کرد چرا که نماز جزئی از ایمان است نه این که چیزی جدا از ایمان برای رسیدن به ایمان باشد. پس اولا واجب است و ثانیا سرمایه ارزشمندی است.

·       چرا یقیمون استعمال شده است و چرا یقرئون استعمال نشده است ؟

این که می گوییم نماز خواندم وامثال این ها واژه ای است عامیانه که در میان مردم گسترش پیدا کرده است و در واقع ماده ی قرائت برای نماز صحیح نیست چرا که نماز تنها یک قول نیست بلکه مجموعه ای است از افعال و اقوال لذا اگر بخواهیم ذکری از نماز داشته باشیم صحیح این است که لفظی متناسب با آن مثل اقامه به کار ببریم و اگر گاهی از ماده قرائت برای نماز استفاده شد نماز در آن جا مجاز است از اقوال نماز .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد