سوره مبارکه بقره/شریفه ۴/اعمال ظاهریه و باطنیه

گفته شد که ایمان جایگاهی در دل دارد و جایگاهی در اعضاء و جوارح . اما ایمان شروع حرکتش از دل شروع می شود و به اعضا و جوارح ختم می شود لذا حضرت امام در اسرارالصلاه فرمودند که عشق در انسان عاشق از قلب شروع می شود و به اعضاء و جوارح ختم می شود و  در ادامه این شعر را ضمیمه فرمایشاتشان فرمودند که از کوزه همان تراود که در اوست. نماز در انسان عاشق بر گرفته از درون اوست. لذا فرمودند که عاشق بودن به تظاهر عشق نیست. اما آیا بنشینیم تا عشق در وجود ما به وجود آید و اعمال ما را اصلاح کند . یک سری ضروریات در دین وجود دارد که انسان به محض این که ایمان به غیب آورد باید به آنها عمل کند و این اعمال خود باعث این می شود که عشق در وجود انسان به وجود آید . پس دو دسته اعمال انجام می گیرد که در ظاهر یکی هستند به طور مثال فردی نمازی می خواند به واسطه ی این که بر او واجب است بعد از مدتی عشقی به وجود می آید در او و باعث می شود که نماز بخواند در دو حالت یک نماز می خواند ولی در باطن این کجا و آن کجا . لذا هیچ گاه احکام فقهی و عملی ظاهری از انسان برداشته نمی شود که یک نفر ادعا کند که اعمال ظاهر برای رسیدن به باطن است و حالا که باطن تحقق پیدا کرد برای ما دیگر از ظاهر بی نیاز شده ایم . اتفاقا اصل نماز این است که جزئی از ایمان باشد و ایمان باعث شود که نماز بخوانیم به همین خاطر کسی که به جایی رسید که نماز را به واسطه تحولات قلبی انجام داد نماز را درک کرده است و اوست که باطن را درک کرده است. و کسی که ظاهرش از باطنش به وجود آمده باشد به باطن رسیده است . باید توجه داشت که ظاهر ایمان جزئی از باطن ایمان است و ایمان بدون ظاهر ایمان ناقص است پس قبل از رسیدن به حقیقت و باطن جهان حکم میزان را در مسلمان بودن را دارد و کمکی است برای رسیدن به باطن و پس از ظهور حقایق جلوه ای است از درون که در ظاهر اعمال جلوه می کند . امام خمینی رحمت الله علیه در چهل حدیث خود می فرمایند : « و انسان شرعی عبارت از آن است که موافق با مطلوبات شرع رفتار و ظاهرش ظاهر رسول اکرم صلی الله علیه وآله باشد و تاسی به آن بزرگوار بکند و در جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال و تروک . و این امری است بس ممکن زیرا که ظاهر را مثل آن حضرت کردن امری است مقدور هر یک از بندگان خدا .

و بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمی شود مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت و تا انسان متادب به آداب شریعت حقه نشود هیچیک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نسیت که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود . و پس از انکشاف حقیقت و بروز انوار معارف در قلب نیز متادب به آداب ظاهره خواهد بود . و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر علم باطن پیدا شود یا پس از پیدایش آن به آداب ظاهره احتیاج نباشد . و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت».

و باِید توجه داشت که امر به ظاهر هم بر پِیامبر اکرم نازل شد همان طور که اِیمان به باطن بر اِیشان نازل شد . و خود اِیشان پِیشتاز انسان ها در مراتب کشف و شهود بودند ولکن تا آخر عمر اِیشان عمل به ظواهر دِین ترک نشد در حالِی که اگر به خاطر رفعت درجه قرار است عمل از انسانِی برداشته شود اِیشان از همه شاِیستگِی بِیشترِی داشتند .
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد